۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

...

چند وقت پیش در یک بازی مسخره فیس بوکی شرکت کردم. بیایید مثلا نانشناس درباره من حرف بزنید. چند نفری چیزهایی گفته بودند خوب یا ید که خیلی مهم نبود و باهاشون کم و بیش مخالف یا موافق بودم اما یکی از نظرات خیلی ذهنم را به خودش مشغول کرد. عصبانی ام کرد در واقع. می دانستم چه کسی نوشته است و این بیشتر عصبانی ام می کرد. کسی که خودش مثال واقعی آن برچسب بود داشت به من برچسبی می زد که هیچ جوری به من نمی چسبید. هی داشتم سعی می کردم به خودم بگویم مهم نیست اما مهم بود چون آن آدم اقلا ده سال است که مرا می شناسد. مثل عضو خانواده در تمام لحظات زندگی با ما بوده و بعد از این همه وقت این قضاوت را درباره من می کند، قضاوتی که صد در صد می توانم بگویم ناعادلانه است اما مگر قضاوت کلا چیز عادلانه ای است؟؟؟
من آدم اجتماعی ای نیستم. ظاهرم شاید خیلی اجتماعی نشانم می دهد یا رفتارهایم اما خودم می دانم که اجتماعی نیستم و از تنهایی بیشتر لذت می برم تا بودن در یک جمع شلوغ. همین خصلت شاید باعث شده بعضی قضاوت کنند که این آدم مثلا نمی خواهد با ما ارتباط داشته باشد یا به ما اهمیتی نمی دهد اما راستش این است که من به هیچ کس اهمیتی نمی دهم به جز چند نفر نزدیک زندگی  ام و از این وضعیت راضی هستم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر