چای و چمدان
همیشه با خودم حرف می زنم
۱۳۹۲ بهمن ۲۹, سهشنبه
شرمنده بچه شدم،رفت!
با هیجان داشتم با موبایلم کندی کراش بازی می کردم که پسر چهار و نیم ساله ام آمد و گفت: «مامانی! تو از این بازی خسته نمی شوی؟» بهش نگاه کردم و هیچی نگفتم!
...
۱ نظر:
ناشناس
۳ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۳۲
به قول مادرم ريزه از ريزگي. كطه از كطگي!
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
به قول مادرم ريزه از ريزگي. كطه از كطگي!
پاسخحذف