۱۳۹۲ بهمن ۲۸, دوشنبه

من هم اقلیت هستم!

داشتم خداحافظ گاری کوپر را می خواندم، به جمله ای برخوردم که بارها دیده ام و شنیده ام. 
هر وقت در مصاحبه ای رد می شویم می گوییم هزاره بودیم ، قبول نشدیم. هر وقت جایی به هدفمان نمی رسیم می گوییم زن بودیم،نشد و آنقدر این بهانه در اقلیت بودن را می آوریم تا دلیل اصلی شکست را جایی پشتش پنهان کنیم. در اقلیت بودن باعث می شود کمتر تلاش کنیم و بیشتر بخواهیم و هر وقت نشد با صدای بلند بگوییم دلیل اصلی نشدن،همان اقلیت بودن لعنتی است اما خیلی وقتها نیست. خیلی وقتها خودمان باعثش هستیم،جدی نگرفتن خودمان،تلاش نکردن خودمان،بهتر نبودن خودمان اما همیشه زن بودن هست که روی همه این نبودن ها را می پوشاند،همیشه هزاره بودن هست که که روی تمام موفق نشدن ها را می گیرد و ماییم و این سپر خوب دفاعی!
پ.ن: بعضی وقتها هم دلیل شکست در اقلیت بودن است اما فقط بعضی وقتها!
...

۱ نظر: