۱۳۹۹ دی ۳۰, سه‌شنبه

...

گفت فکر می‌کنم دچارِ غمِ درون شده ام. با هیچ چیز خوشحال نمی‌شوم. به هر کاری دست می‌زنم که خوشحال شوم، نمی‌شود. 
گفت سعی می‌کنم بزنم، برقصم، خوشحال باشم، نمی‌شود. 
گفتم‌ برو بیرون. راه برو! گاهی هوای بیرون‌ که به سر آدم ‌بخورد آدم ‌خوشحال می‌شود. 
گفت می‌خواهم بیشتر حرف بزنم. این‌بار من حرف می‌زنم تو فقط گوش کن. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر