۱۳۹۵ اردیبهشت ۶, دوشنبه

...

به او گفتم دیشب خواب دیدم که رفتم یک جایی که چهار نفر آمدند استقبالم. یکی شان شوهر عمه ام بود که ده سال پیش فوت کرده و یکی دیگرش هم یکی از بزرگان فامیل که چند وقت پیش فوت کرده و دو تای دیگرش را نشناختم.گفتم اگر مُردم به مَردم بگو که من خواب دیده بودم که می میرم به زودی. از مکثی که پشت تلفن کرد فهمیدم که یک لحظه ترسید اما بعد خواست فضا را عوض کند و گفت ما از این شانسها نداریم. بعدتر که داشتم با موتر می رفتم سر کار و باهاش تلفنی گپ می زدم هی تاکید می کرد که مواظب خودت باش،حواست به سَرَک باشد. 
آن وقتها خوابهایم زیاد تعبیر می شد و من همیشه آرزو می کردم که خواب بدی نبینم. وقتی به او می گفتم از خوابهای بدم می ترسم می گفت آدمی که فلسفه خوانده اینقدر خرافاتی می شود آخر؟ و من سعی می کردم کمتر خرافاتی باشم. امروز اما متوجه شدم که هنوز خرافاتی ام و او را هم خرافاتی کرده ام!
...

۱ نظر:

  1. نگران نباش. کتاب تعبیر رویا از کارل گوستاو یونگ رو حتما بخون. این خواب اتفاقا برعکس اونچه فکر میکنی تعبیر مردن نداره. بیشتر حمایت و امنیت معنی میشه.

    پاسخحذف