۱۳۹۲ بهمن ۸, سه‌شنبه

و خشونت که همیشه در گپ هایمان جاری است!

دیشب در موتر بودیم که کسی به او زنگ زده بود و موردی از دایکندی را قصه کرده بود که مردی مُرده و برادرش،زن مرد مُرده را به عقد خود درآورده و دختر ده ساله اش را به عقد پسر سی ساله خود. بعد از گذشت سه چهار سال می خواسته اند دخترسیزده چهارده ساله را رسما عروس کرده وبه خانه مرد سی و چند ساله ببرند. دختر هم به ریاست زنان رفته و شکایت کرده و آنها مانع این عروسی شده اند. مرد یا همان کاکای دختر هم خشمگین شده و دستور داده تا دو پسرش (همان داماد سی و چند ساله و برادرش) به دختر تجاوز کنند و دستور انجام شده است.
و بعد ما در موتر راجع به سومین مورد قتل در اثر لت و کوب دردو سه هفته اخیر در دایکندی گپ زدیم. داشتیم می گفتیم چرا آمار خشونت های خانوادگی در دایکندی افزایش یافته و چرا هیچ مرجعی رسیدگی نمی کند و غافل بودیم که پسر چهار و نیم ساله کنجکاو و باهوش ما دارد با دقت گوش می کند و همه چیز را تجزیه و تحلیل می کند.بعد از چند جمله که بین ما رد و بدل شد،آخرش گفت : اینقدر از کشتن کشتن صحبت نکنید،من غمگین می شوم و ما فهمیدیم که چقدر بی ملاحظه هستیم که در حضور کودکی چهار پنج ساله راحت از تجاوز و قتل و لت و کوب گپ می زنیم.
 ...


۱ نظر:

  1. بايد بيشتر مواظب باشيد بچه ها گوش ميكنند و ناخوداگاهشان تحت تاثير قرار ميگيرد

    پاسخحذف